کریدور جدید قدرت؛ اتصال شرق به غرب از طریق ایران

راه اندازی راه‌آهن چین-ایران که بخش مهمی از طرح کمربند و جاده به شمار می رود، فراتر از یک پروژه ساختمانی بزرگ، یک کریدور تجاری استراتژیک است که نه تنها شرق دور را به خاورمیانه و اروپا متصل می کند بلکه می تواند موجب ارتقای سیاسی و مالی چین و تقویت جهان چند قطبی شود.

به گزارش تحریریه، تاریخ رسمی راه‌اندازی راه‌آهن چین-ایران تأیید شده که نشان‌دهنده پیشرفت بزرگی در اتصالات منطقه‌ای و شبکه‌های تجارت جهانی است. این خط راه‌آهن برای حمل‌ونقل کارآمد حجم‌های زیادی از نفت ایرانی به چین طراحی شده و بحث‌هایی را در فضای آنلاین برانگیخته و این پرسش را مطرح کرده است که ایالات متحده چه زمانی اشتباهات استراتژیک خود را درک خواهد کرد؟"

در مورد اهمیت این خط آهن و اثرات گسترده‌ آن دیدگاه های گوناگونی مطرح می شود که تقویت همکاری منطقه‌ای و یکپارچگی اقتصادی برای توسعه جهانی مهمترین آنها است. راه‌آهن چین-ایران، بخش مهمی از طرح کمربند و جاده، بیش از یک پروژه ساختمانی بزرگ است؛ این راه‌آهن یک کریدور تجاری استراتژیک را نمایندگی می‌کند که آسیای غربی را به گستره خاورمیانه متصل می‌کند.

پس از هفت سال مذاکره، ایران توافق‌نامه طولانی‌مدت مورد انتظار خود با چین را نهایی کرد و این منجر به بزرگ‌ترین قرارداد چین در سال شد. این خط ریلی با طول ۱۳۵۰ کیلومتر که هدف آن تعمیق روابط بین ایران، چین و آسیای مرکزی است، در حال تکمیل است و انتظار می‌رود تا اواخر ۲۰۲۵ فعال شود.

پس از فعال شدن، این راه‌آهن مسیر مستقیم زمینی برای واردات نفت از خاورمیانه به چین را فراهم خواهد کرد و وابستگی پکن به تنگه مالاکا را از بین خواهد برد. این تغییر وابستگی به پاکستان به عنوان کانال تجاری اصلی را کاهش می‌دهد و همچنین به کشورهای آسیای مرکزی اتصال مستقیمی را به اقیانوس هند می‌دهد و دسترسی تجاری منطقه‌ای را گسترش می‌دهد.

مقامات ایرانی تأیید کرده‌اند که بندر چابهار نقش مرکزی در عملیات بار این راه‌آهن خواهد داشت. از طریق این اتصال، اقتصادهای آسیای مرکزی دسترسی مستقیم‌تری به مسیرهای تجاری جهانی خواهند داشت که صادرات را تقویت کرده و درآمد خارجی را افزایش می‌دهد.

انتظار می‌رود این راه‌آهن سالانه بیش از ۸.۵ میلیون تن کالا حمل کند، در حالی که ظرفیت بندر چابهار پیش‌بینی می‌شود به ۳۳ میلیون تن برسد.

کریدور جدید قدرت؛ اتصال شرق به غرب از طریق ایران

اگرچه این راه‌آهن در آسیای مرکزی متمرکز است، جهت استراتژیک آن همچنان با منافع چینی انطباق دارد. پیشرفت اولیه به دلیل تأخیرها، تا حدی به دلیل پیچیدگی‌های مربوط به مشارکت چین، با مشکل مواجه شد. با این حال، ساخت‌وساز پس از امضای یک پیمان استراتژیک ۲۵ساله میان تهران و پکن شتاب گرفت.

تکمیل پیوند چین با خاورمیانه

جالب اینجاست که هند قبلاً ادعای مشارکت در این پروژه را کرده بود و به توافق‌نامه‌ای که گویا توسط نخست‌وزیر «نارندرا مودی» منعقد شده بود استناد می کرد. اما همان‌طور که توسعه پیش رفت، مشخص شد که چین محرک اصلی بوده است. مقامات ایرانی بعداً روشن کردند که هیچ توافق‌نامه الزام‌آوری با هند منعقد نشده و بیانیه‌های دهلی نو را نادرست خواندند.

تکمیل این راه‌آهن دو مزیت استراتژیک به چین می‌دهد: نخست، حرکت در محور طرح کمربند و جاده را تقویت می‌کند. بندر چابهار که در جنوب شرقی ایران نزدیک دریای عمان قرار دارد، خاورمیانه را به آسیای مرکزی و جنوبی پیوند می‌دهد. ادغام آن در چارچوب تجارتی چین، اتصال جاده ابریشم زمینی و دریایی را تقویت کرده، رشد اقتصادی را تحریک و اتحادهای جهانی را محکم می‌کند.

دوم، این راه‌آهن جایگزین مهمی برای دور زدن نقاط تنگ دریایی به چین می‌دهد. بخش بزرگی از تجارت دریایی چین بر تنگه مالاکا متکی است، مسیری که در برابر تنش‌های ژئوپلیتیک آسیب‌پذیر است. با این خط ریلی جدید زمینی که چین را از طریق چابهار به آسیای مرکزی و غربی وصل می‌کند، چین می‌تواند خطرات ژئوپلیتیک را کاهش دهد، هزینه‌های حمل‌ونقل را کم کند و زمان‌های تحویل را کوتاه نماید.

توسعه راه‌آهن شرقی ایران در حال حاضر بر سه مسیر اصلی متکی است: مسیر شمالی به قزاقستان می‌رسد و ایران را به کریدور اصلی ترانزیت کمربند و جاده متصل می‌کند. مسیر جنوبی شامل راه‌آهن عملیاتی به سمت کویته است که بخشی از کریدور اقتصادی چین-پاکستان یا CPEC محسوب می‌شود. این مسیرها پیوندهای مستقیم زمینی از ایران به چین را از طریق قزاقستان در شمال و پاکستان در جنوب ایجاد می‌کنند.

یک بخش جدید اضافی راه‌آهنی هم وجود دارد که به هرات افغانستان امتداد می‌یابد و در مرکز چشم‌انداز حمل‌ونقل شرقی ایران قرار دارد. برنامه‌های آینده هدف گسترش این کریدور به عمق افغانستان و اتصال با شبکه‌های ریلی فراقاره‌ای گسترده‌تر را مد نظر دارند.

این پروژه ها پس از تکمیل، پیوندهای زمینی از چین به خاورمیانه را تحکیم خواهند کرد.

کریدور تجاری چین-ایران-اروپا

کارزارهای عظیم زیرساختی چین در حال تغییر بی سابقه الگوهای تجارت جهانی هستند. با توسعه خطوط ریلی گسترده در سراسر اوراسیا، چین به‌طور روش‌مند در یک منطقه اقتصادی یکپارچه ادغام می‌شود. نتیجه فوری، اتصال قوی‌تر فرامرزی است که از سوی شبکه‌ای جامع از پیوندهای ریلی و جاده‌ای پشتیبانی می‌شود. این تغییر همکاری اقتصادی منطقه‌ای را تقویت می‌کند و وابستگی به مسیرهای تجاری دریایی را کاهش می‌دهد که اغلب مستعد اختلالات سیاسی و لجستیکی هستند.

در قلب این تحول، کریدور تجاری چین-ایران قرار دارد که قرار است کانال کلیدی برای تجارت دوجانبه شود. در ابتدا، تمرکز بر صادرات کالاهای چینی به ایران خواهد بود البته محموله‌های بازگشتی شامل منابع ضروری مانند نفت خام و گاز طبیعی می باشد. این کانال لجستیک کارآمد جریان مداوم کالا بین دو کشور را تضمین خواهد کرد.

در طول زمان، کریدور می‌تواند به بازارهای همسایه خاورمیانه هم گسترش یابد، به‌ویژه عربستان سعودی از طریق عراق. استراتژی اول شامل ارتقای موقعیت ایران به عنوان یک مرکز منطقه‌ای با استفاده از مسیرهای تجاری شمالی و جنوبی است، در حالی که از ترانزیت از طریق افغانستان اجتناب می‌کند. با این حال، اگر ثبات به افغانستان بازگردد، چین ممکن است در نهایت مسیر مستقیمی را از طریق این کشور بسازد تا یکپارچگی منطقه‌ای را بیشتر پیش برده و نفوذ اقتصادی چین را گسترش دهد.

اثرات گسترش راه‌آهن چین در رابطه تجاری پررونق چین-اروپا مشهود است. در سال ۲۰۲۰، ترافیک ریلی چین-اروپا از ۱۲۰۰۰ سفر فراتر رفت و بیش از ۱۱۰۰ سفر تنها در ژانویه ۲۰۲۱ ثبت شد. این جهش در تجارت زمینی، تجارت ریلی فراقاره‌ای را عادی کرده و مراکز لجستیک کلیدی در کشورهایی مانند روسیه، قزاقستان و قرقیزستان را تقویت کرده است. حتی صادرات از کره جنوبی و ژاپن به‌طور فزاینده‌ای به اتصالات ریلی چین-اروپا متکی هستند که تغییر رو به رشد در تجارت جهانی را نشان می‌دهد.

ظهور خط اکسپرس زمینی-دریایی چین-اروپا کارایی حمل‌ونقل در سراسر اوراسیا را به‌طور چشمگیری بهبود بخشیده و جایگزین سریع‌تر و مقرون‌به‌صرفه‌تری برای مسیرهای دریایی ارائه کرده است.

در یک نقطه عطف قابل توجه، چین در ۲۰۲۰ از ایالات متحده پیشی گرفت تا بزرگ‌ترین شریک تجاری اتحادیه اروپا شود. بخش زیادی از این دستاورد ناشی از موفقیت شبکه ریلی آن می باشد که به اروپا متصل است.

این تغییر در الگوهای تجاری تسلط فزاینده چین در بازارهای اروپایی را برجسته می‌کند، زیرا کسب‌وکارها بیشتر بر زنجیره تأمین چینی تکیه می‌کنند. این توسعه نه تنها جریان‌های تجاری را تغییر می‌دهد بلکه رهبری چین در اقتصاد جهانی را تقویت می‌کند. همان‌طور که کشورهای اروپایی هم روابط با سیستم ریلی چین را تقویت می‌کنند، منافع این اتصالات مهم‌تر خواهند شد.

علی‌رغم رشد سریع ریلی با اروپا، شکاف عمده‌ای باقی مانده است: چین فاقد پیوند ریلی مستقیم به خاورمیانه و جهان اسلام در طیفی گسترده‌تر است. با توجه به حجم زیاد تجارت نفت و تقاضای رو به رشد برای کالاهای چینی در منطقه، راه‌آهن اختصاصی چین-ایران بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.

کریدور جدید قدرت؛ اتصال شرق به غرب از طریق ایران

اگرچه مستقیم‌ترین مسیر از خاک افغانستان می‌گذرد، بی‌ثباتی در آنجا مسائل را پیچیده می‌کند. مسیرهای جایگزین از طریق قزاقستان یا پاکستان گزینه‌های واقع‌بینانه‌ای ارائه می‌دهند که تداوم تجارت را تضمین می‌کنند. یک مسیر به‌ویژه امیدوارکننده، کریدور اقتصادی چین-پاکستان است، یک طرح زیرساختی عظیم که بندر گوادر را به منطقه سین‌کیانگ چین متصل می‌کند.

پیشرفت سریع، این پروژه را به سنگ بنای احتمالی استراتژی چین برای مسیر امن و مؤثر به خاورمیانه تبدیل می‌کند. چین با گسترش شبکه ریلی خود از گوادر به ایران و فراتر از آن، زمینه را برای یک کریدور تجاری زمینی قدرتمند فراهم می‌کند. سرمایه‌گذاری‌های اولیه در این زیرساخت رشد آینده را پشتیبانی کرده و به چین کمک می‌کند تا نفوذ خود در بازار خاورمیانه را تحکیم کند، به‌ویژه پس از تسکین تنش‌های منطقه‌ای.

کریدوری برای تقویت قدرت جهانی چین

فراتر از لجستیک تجارت فیزیکی، راه‌آهن فوق هدف دیگری نیز دنبال می‌کند: پیشبرد جاه‌طلبی‌های مالی چین.

گسترش جهانی یوان چینی و ظهور معاملات نفتی مبتنی بر RMB، نیاز به مسیر ریلی مستقیم به ایران را مورد تأیید قرار می‌دهد. چنین اتصالی پذیرش یوان در بازارهای خاورمیانه را تقویت کرده و از اهداف مالی طرح کمربند و جاده پشتیبانی می‌کند. گذار از معاملات تحت تسلط دلار می‌تواند سیستم مالی جهانی را تغییر دهد و ابزارهای پولی متنوع‌تری را به اقتصادهای جهان و ازجمله خاورمیانه ارائه دهد.

خط ریلی چین-ایران به‌خوبی، پتانسیل اقتصادی عظیمی را در سراسر اوراسیا آزاد خواهد کرد. این پروژه، به چین به عنوان بازیگر مرکزی در تجارت فراقاره‌ای جایگاه می دهد و روابط مالی و زیرساختی با اروپا، آسیا و آفریقا را عمیق‌تر می‌کند.

در پایان باید گفت، مراکز تجاری جدید، هزینه‌های حمل‌ونقل پایین‌تر و تجارت پایدارتر از مزایای خط ریلی ایران -چین است. موقعیت جغرافیایی ایران آن را به پیونددهنده غیرقابل چشم پوشی بین آسیا و اروپا تبدیل می‌کند. همزمان که چین در زیرساخت ایران سرمایه‌گذاری می‌کند، نه تنها روابط دوجانبه را می‌سازد بلکه پایه‌ای برای یک شبکه تجاری عظیم اوراسیایی را بنیانگذاری می کند.

اگر این چشم‌انداز به‌طور کامل محقق شود، می‌تواند تجارت بین‌المللی را بازتعریف کرده و مسیر دیپلماسی اقتصادی جهانی را برای دهه‌های آینده تغییر دهد.

پایان//

۴ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۳
کد خبر: 32592

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 4 =